سواد رسانهای، هم مهارت است هم دانش. برای اینکه مهارت و دانشمان افزایش یابد، باید مجموعه خوبی از دانشها را گردآوری کنیم. البته در این بین باید به این موضوع دقت داشت که کسب مهارت سواد رسانهای فقط به کوشش خود شخص بستگی دارد و این خود فرد است که باید آن را پرورش دهد.
این روزها همهجا صحبت از رسانه است و انواع رسانهها سراسر دنیا و زندگی ما را گرفتهاند. بسیاری از کارشناسان معتقدند که در عصر سلطه رسانهها هستیم اما باید این سوال را پرسید ه چگونه میتوان از این سلطه خارج شد؟ کمکردن ضریب این سلطه، داشتن دانشی به نام «سواد رسانهای» است که فراگیری آن به انسان کمک میکند تا در دنیای رسانهها با رعایت یک رژیم مصرف صحیح نه تنها توانایی تجزیه و تحلیل محتوای رسانه را داشته باشد؛ بلکه با داشتن تفکر انتقادی، خود، تولیدکننده پیام نیز باشد.
مبحث سواد رسانهای چند سالی است که در جامعه ما بسیار مورد توجه قرار گرفته است. همایشها و دورههای آموزشی متعدد برگزار میشود و اساتید ارتباطات، مردم را به فراگرفتن این سطح از سواد تشویق میکنند. اما سوال اصلی اینجاست این دانش که بیش از نیم قرن است از طرف سازمان بینالمللی یونسکو به طور فعال پشتیبانی میشود، چه تعریفی دارد؟
در پاسخ باید گفت: سواد رسانهای یعنی مخاطب در برابر رسانه منفعل نباشد، هوشمندانه و فعالانه در برابر محتوای رسانه عمل کند. بنابراین در سواد رسانهای تاکید میشود پذیرش بدون اندیشه نداشته باشیم. یعنی قرار نیست هر چیزی را که هر رسانه میگوید، بپذیریم.
به عنوان مثال یکی از مهارتهای سواد رسانهای این است که به صورت خودکار، نگرش انتقادی درباره خبرها یا تبلیغات رسانهای داشته باشیم. این کار سادهای نیست ولی لازمهاش این است به خبری که برایمان مهم است و احتمال میدهیم صحیح نباشد، به دیده تردید بنگریم و اطلاعاتمان را از منابع مختلف و البته موثق تکمیل کنیم.
آموزش سواد رسانهای برای همه سنین از کودک تا بزرگسال ضرورت دارد. به عنوان مثال یک فرد بزرگسال در برابر تبلیغات ماهوارهای یا آگهیهای بازرگانی به راحتی فریب قرصهای لاغری و… را میخورد یا ممکن است برخی برنامهها و تبلیغات ماهوارهای محتوای مناسبی برای نوجوانان نداشته باشند و نوجوان با مسائلی که مطابق با سن او نیست، مواجه شود.
اینها خطراتی است که موجب شده صاحبنظران ارتباطات، آموزش سواد رسانهای را برای فعالسازی مخاطبان در برابر پیامهای رسانهای برای تمام سنین ضروری و لازم بدانند. اما قطعا روشهای آموزش به هر رده سنی باید متفاوت و متنوع باشد.
با ظهور رسانههای نوین، یکی از دغدغههای اصلی کارشناسان ارتباطات، نحوه استفاده و حضور کودکان در فضای مجازی است. برای کودکان، اینترنت میتواند تهدیدات و خطراتی به دنبال داشته باشد که آگاه کردن و محافظت از آنها از این خطرات و فراهمکردن ابزارهایی توسط والدین که محتوای نامناسب را فیلتر کنند، ضروری است تا با اطمینان و خیال راحت بتوانند اجازه گشتوگذار در اینترنت را به فرزندانشان بدهند.
برهمین اساس آموزش سواد رسانهای باید جزو الزامات زندگی هر فردی قرار بگیرد. یعنی اگرچه کودکان در اولویت آموزش هستند، والدین و مربیان آنها نیز که میخواهند به کودک آموزشهای مقابله با تهدیدات رسانهای را بدهند، خود باید مجهز به آن دانش و مهارت باشند نه فقط به دلیل انتقال به کودکان؛ بلکه برای استفاده هدفمند و بهینه از رسانهها.
از طرفی دیگر، رسانهها برای ارائه پیامهای خود، اهداف و انگیزههای متفاوتی دارند. اگر قرار باشد مخاطب در برابر هر پیام رسانهای مانند خبر، تحلیل، تبلیغ بازرگانی منفعل باشد و خود را به راحتی در معرض شنیدن هر پیامی قرار دهد، مغلوب رسانه میشود و این رسانه است که به او فرمان میدهد چه چیزی مهم است. چگونه باید باشیم؟ حق با چه کسی است و چه کسی راست میگوید؟
نباید فراموش کنیم که «توانمندسازی و آموزش مداوم»، یک اصل در سواد رسانهای است و این آموزش فقط به یک دوره و همایش و یک کتاب درسی کفایت نمیکند. از کودک تا بزرگسال باید به سواد رسانهای مجهز شوند. بنابراین فرزندان ما در مورد ارزشهایی مانند انصاف، صداقت، مسئولیتپذیری، شرافت، مدیریت زمان و… در فضای مجازی باید آموزش ببینند.
دقت داشته باشید که سواد رسانهای حد و مرزی ندارد. به عبارتی، داشتن اطلاعات و اخبار زیاد، نشاندهنده سواد رسانهای بالا نیست؛ بلکه این اطلاعات به درک متکی بر مهارت ما کمک میکند. سواد رسانهای، هم مهارت است هم دانش. برای اینکه مهارت و دانشمان افزایش یابد، باید مجموعه خوبی از دانشها را گردآوری کنیم. البته در این بین باید به این موضوع دقت داشت که کسب مهارت سواد رسانهای فقط به کوشش خود شخص بستگی دارد و این خود فرد است که باید آن را پرورش دهد
سواد رسانهای باید پیوسته و مداوم تمرین شود و نقطه پایانی برای کسی ندارد. یعنی کسی نمیتواند ادعا کند که من در بالاترین سطح سواد رسانهای قرار گرفتهام. بنابراین میتوان گفت پرورش سواد رسانهای، بالاتر و مهمتر از آموزش سواد رسانهای است و این به همت خود شخص بستگی دارد.
یکی دیگر از سوالات مهمی که مطرح میشود این است که وظیفه آموزش سواد رسانهای به ویژه به نوجوانان برعهده چه کسانی است؟ آیا باید به همان کتابی که در مقطع متوسطه تدریس میشود اکتفا کرد؟
در پاسخ باید گفت: تمام نهادها و دستگاههایی که ماهیت آموزشی فرهنگی دارند مانند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزارت آموزشوپرورش، صداوسیما، شورای عالی فضای مجازی، وزارت ورزش و جوانان و سازمان فرهنگی هنری شهرداری و تمامی دانشگاهها به عنوان متولیان اصلی سواد رسانهای کشور میتوانند نقشآفرینی کنند.
اما سواد رسانهای خاص یک قشر و گروه خاص نیست هرکس که از رسانه استفاده میکند، باید آموزش ببیند لذا سازمانها، دستگاهها و شرکتها باید تسهیلات لازم برای آموزش سواد رسانهای را در دستور کار خود قرار دهند و حتی باید یک دوره الزامی ضمن خدمت برای دستگاههای اجرایی دولتی مطابق قانون خدمات کشوری برای کارمندان دولت گذاشته شود. این نکته را هم اضافه کنم تعدادی از مدارس تهران از سالها پیش، به آموزش والدین در مدارس در زمینه سواد رسانهای اقدام کردهاند که بسیار موثر بوده و بسیار خوب است که این موضوع تعمیم پیدا کند.
با سلام در خصوص روابط عمومی سازمانها مطالب بیشتری در سایت قرار دهید.
متشکرم