علم سواد رسانهای از مدلها و الگوهای خاصی تبعیت میکند؛ در این گزارش سه مدل اصلی سواد رسانهای از منظر متفکرین و محققین را بررسی کردهایم.
برای آنکه بدانیم چگونه میتوانیم سواد رسانه ای را در زندگی روزمره خود به کار بگیریم از نظریههای دانشمندان این حوزه کمک میگیریم.
در این بخش سه مدل سواد رسانهای را توضیح میدهیم تا شما متوجه شوید برای ارتقای این مهارت، لازم است چه مباحثی را فرابگیرید.
1- مدل سواد رسانه ای «رنی هابز»
رنی هابز سواد رسانه ای را ارزیابی پیام رسانه ها میداند. او پیام رسانه ها را در دو سطح ارزیابی میکند. سطح اول: سطح پیرامونی و بیرونی، سطح دوم: سطح مرکزی و درونی.
- سطح پیرامونی و بیرونی
در این سطح مولفههای اصلی ارتباط رسانهها مورد توجه قرار میگیرند. مخاطب در این لایه از 5 مهارت برخوردار میشود:
- میتواند پدیدآورنده پیام را تشخیص دهد.
- میتواند ابعاد فنی تولید و انتشار پیام را تشخیص دهد. میتواند تشخیص دهد از چه ابزاری برای تولید پیام استفاده شده است، پیام در چه ژانری است و چرا از این ژانر برای تولید پیام استفاده شده است.
- میتواند تشخیص دهد پیام برای چه کس یا کسانی ساخته شده است.
- میتواند هدف پنهان سازنده پیام (شامل اهداف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی یا فرهنگی) را شناسایی کند.
- میتواند میزان تاثیرگذاری پیام (هم اثرات مثبت، هم اثرات منفی) را تشخیص دهد.
- سطح مرکزی و درونی
در این سطح، ارزشهای پنهان و تاثیرات عمیقتر پیام مورد توجه قرار میگیرد. فراگیری این سطح باعث میشود مخاطب بتواند سبک زندگی القاشده در پیام را شناسایی کند.
منظور از سبک زندگی رفتارهای افراد است که به صورت عملی قابل مشاهده است. به بیان بهتر سواد رسانه ای کمک میکند مدل فکری و رفتاری پیام که زندگی را تحت تاثیر قرار میدهد، شناسایی شود.
2- مدل سواد رسانه ای الیزابت تامن
«الیزابت تامن» سواد رسانه ای را به یک فیلتر تشبیه میکند که دارای سه لایه است. لایههایی که مثل صافی عمل میکنند و صحت پیام را اعتبارسنجی میکنند.
لایه اول: در این لایه، تمرکز روی انتخاب رسانه است.
لایه دوم: در این لایه به این سوالات پاسخ داده میشود که چه کسی از ارسال پیام سود میبرد یا چه کسی ضرر میکند؟
لایه سوم: در این لایه، جنبهها و ابعادی از پیام مورد توجه قرار میگیرد که حذف یا نادیده گرفته شده است.
لایه اول بر رسانه تمرکز دارد، لایه دوم بر پیامدهنده و لایه سوم بر پیام. هر چه به لایههای عمیقتر میرویم، عمق سواد رسانه ای بیشتر میشود.
3- مدل سواد رسانه ای جیمز پاتر
جیمز پاتر (استاد دانشگاه کالیفرنیا)، دانشمندی است که مطالعات زیادی در حوزه سواد رسانه ای داشته است و کتابها و مقالات زیادی با این عنوان منتشر کرده است.
پاتر، یک مدل فضایی برای سواد رسانه ای ارائه کرده است که 3 بخش آن به صورت فضایی (نه خطی) با هم در ارتباط هستند. این 3 بخش را در ادامه نام میبریم:
الف- ساختارهای دانش
در ساختار دانش رسانه، 5 زمینه مورد مطالعه و توجه قرار میگیرد:
- محتوای رسانه (درونمایه محتوای پیام)
- تاثیر رسانه (پیامدهای رسانه)
- صنایع رسانهای (ابزارهای تولید و ارسال پیام)
- جهان واقعی (جهانی که پیام از آن و راجعبه آن منتشر میشود.)
- خود (مخاطب. هر مخاطب بخشی از واقعیت موجود در جهان واقعی را تجربه و درک میکند.)
پاتر ساختار دانش و اطلاعات را به صورت فضایی توصیف میکند که از دانستههای هر یک از مخاطبان تشکیل شده است. مخاطبانی که ویژگیهای منحصربهفرد دارند.
این فضا به صورت تصادفی تشکیل نمیشود و مخاطبان در تشکیل آن نقش فعال دارند. ضمن اینکه در این ساختار تمامی دادهها از ارزش یکسانی برخوردار نیستند و برخی دادهها ارزش بیشتر و برخی ارزش کمتری دارند.
پاتر معتقد است پاسخهایی که در جواب «چرا؟» و «چگونه؟» داده میشوند ارزش بیشتری دارند و پاسخهایی که در جواب «چه» داده میشود، ارزش کمتری دارند.
ب- جایگاه شخصی
این بخش به درجه فعالیت مخاطب در برابر رسانه میپردازد؛ مخاطب یا تحت تاثیر رسانه است یا بر رسانه تاثیرگذار است. اگر تحت تاثیر رسانه باشد، از انگیزه و هدف خود برای پیگیری یک رسانه آگاه نیست.
هر چه از هدف خود برای پیگیری یک رسانه آگاهتر باشد و بتواند پیام رسانه را تجزیهوتحلیل کند، به آن سر طیف یعنی موثر بودن بر قدرت رسانه نزدیکتر میشود.
ج- مهارتها
پاتر چند مهارت را در سواد رسانه ای نام میبرد:
- تجزیهوتحلیل: منظور از تجزیهوتحلیل بخشبندی پیام به اجزای معنیدار است.
- ارزیابی: بعد از تجزیهوتحلیل باید ارزش هر یک از اجزاء سنجیده شود. ارزیابی شامل مقایسه اجزای پیام بر اساس معیارهایی است که خود مخاطب از پیش تعیین کرده است.
- طبقهبندی یا گروهبندی: بعد از ارزیابی باید تفاوت اجزا مورد بررسی قرار گیرد و اجزاهای مشابه، طبقهبندی شوند.
- استقرا: مهارت استقرا یعنی بتوان از یک نمونه کوچک، یک الگوی کلی استنباط کرد و به کل جامعه تعمیم داد.
- استنتاج: استنتاج یا نتیجهگیری مهارتی است که افراد با کمک آن میتوانند اصول کلی به کار بگیرند تا به نتایج جزیی برسند.
- ترکیب: با مهارت ترکیب کردن مخاطب میتواند اجزا را با هم تلفیق کند و به ساختار جدیدی برسد.
- انتزاع: انتزاع یعنی بیان یک توصیف خلاصه اما دقیق برای دریافت ماهیت و منظور پیام.
سلام
مطالب بسیار مفید هستند سپاس فراوان