اقناع به معنای قانع کردن مخاطب است. برای این موضوع روشهایی وجود دارد که در این نوشتار 10 روش قدرتمند از فنون اقناع را معرفی کردهایم.
همانطور که در مطلب قبلی اشاره شد روشن است که فرستادن پیام از سوی فرستنده و سازنده آن با یک هدف خاص صورت میگیرد. برهمین اساس، تشویق گیرنده پیام به تغییر رفتار، نگرش، باورها و ارزشها مطابق نظر فرستنده، اقناع نامیده میشود. اقناع در مفهوم لغوی به معنای قانع کردن است.
رسانهها با استفاده از شیوههای اقناعی سعی میکنند از طریق عقل یا احساس یا هر دوی آنها بر ما تاثیر بگذارند.
در این مطلب قصد داریم 10 روش قدرتمند برای اقناع مخاطب را در چارچوب اصول و قواعد سواد رسانهای معرفی کنیم.
گواهی دادن ستارهها نخبگان و مردم عادی
این فن پای فرد سومی (ستاره ها، نخبگان و مردم عادی) را به میان میکشد تا گیرنده پیام آنچه را هدف فرستنده بوده است، راحت تر بپذیرد؛ چرا که اگر سازندۀ پیام، چنین نظری را مستقیم به ما منتقل میکرد در پذیرش آن تردید میکردیم.
چهره هایی که مخاطب را به استفاده از فلان نام تجاری (برند) پوشاک یا یک عمل اجتماعی پسندیده تشویق می کنند، چنین نقشی دارند.
تداعی معانی در ذهن
در این روش سعی می شود تا پیوندی بین یک فکر، نظر، محصول، خدمت، یا هر چیز دیگری با آرزوها، امیال، غرایز و احساسات مطلوب انسانی مانند زیبایی، امنیت، حریم خصوصی، موفّقیت، سلامت، تفریح، شادی و... در ذهن مخاطب ایجاد شود. البتّه تداعی معانی در ذهن هیچ وقت واضح و صریح نیست؛ بلکه پنهان و غیرمستقیم است.
ترس
این فن برای ترساندن گیرنده پیام با استفاده از چیزهای نا خوشایند و در بعضی مواقع ترسناک مثل شکست و ناکامی، عدم رعایت حقوق بشر، تروریسم و ... به کار گرفته میشود.
هشدارهای سیاستمداران و یا گروه های حامی آنها و ترسیم هراس آور وضعیت موجود در اخبار، سخنرانی ها و گزارش آنها هم نمونه ای دیگر برای استفاده از این فن است تا خود و برنامه های خود را نجات بخشِ وضعیتِ ترسیم شده معرّفی کنند.
طنز
روشی قدرتمند برای قانع کردن مخاطب به شمار می رود. هنگامی که می خندیم، احساس خوبی داریم. بنابراین، اگر آگهی تبلیغاتی بتواند ما را بخنداند، می تواند این احساس خوب را به محصول مورد نظرش در ذهن ما پیوند بزند.
تکرار
پیام های رسانه ای هر چقدر بیشتر تکرار شوند، بیشتر در ذهن ما تثبیت میشوند و همین امر موجب اعتماد بیشتر ما به آنها می شود.
تکرار به دو روش انجام میشود: یکی از روش ها تکرار تصاویر، صداها یا کلماتی خاص در درون پیام است تا معنای اصلی پیام در ذهن ما مستحکم شود. دیگری تکرار کامل و چندبارۀ پیام در قالبهای مختلف مانند آگهیهای بازرگانی تلویزیونی، تابلوهای تبلیغاتی کوچک، سایتها، تابلوهای تبلیغاتی محیطی (بیلبورد) و... است
تکرار یک پیام، به مانند ضربات چکشی است که کم کم یک میخ را به داخل چوب میراند.
افراد زیبا
زیبایی، دوست داشتنی است و هیچکس نیست که این موضوع را انکار کند؛ بنابراین افراد زیبا، برای جذب و جلب توجّه مخاطب الگوهای خوبی هستند.
برای مثال از افرادی که دارای موهای سالم و زیبا هستند برای تبلیغ شامپو و نرم کنندۀ مو استفاده میشود.
تطمیع
تطمیع در لغت به معنای «به طمع انداختن» است و رسانهها با استفاده از این روش مخاطب را ترغیب میکنند تا آن چیزی که دلشان بخواهد را مخاطب اجرا کند.
این روش در متقاعدسازی افراد برای انجام کاری یا پذیرفتن عقیدهای خاص هم میتواند به کار گرفته شود.
حراج، تخفیف، قرعهکشی، هدیۀ رایگان، یکی بخر چندتا ببر و... نمونه هایی از فن تطمیع هستند.
ادعای آشکار
بعضی وقتها پیامهای رسانهای مستقیم و با سند و مدرک آشکار، ادعاهایی قابل آزمایش را مطرح میکنند تا توجّه مخاطبان را به خود جلب کنند؛ به طور مثال سازندۀ یک قوطی محتوی مادّهای غذایی وقتی که اجزا و عناصر سازنده آن را با میزان دقیق کالری و درصد روی محصول خود مشخّص می کند، به واقع دارد با این روش خریدار محصول را قانع می کند؛
سوال اصلی اینجاست که آیا برای مخاطب امکان پذیر است که آن محصول را به آزمایشگاه مخصوصی ببرد و درستی و نادرستی آن اجزا و درصدها را مشخّص کند؟
شدت
برخی ساختارهای زبانی باعث میشود ما شدّت چیزی را بیشتر احساس کنیم و همین مسئله باعث میشود تا برای کاری خاص قانع شویم.
به کارگیری صفات عالی (ترین) در تبلیغات، از این دسته است.
وقتی فروشگاهی، محصول خود را ارزانترین، بهترین، پرفروشترین، اوّلین و... بیان میکند، مخاطب برای خرید از آن بیشتر ترغیب میشود.
مقایسه
روشی مطلوب برای قانع کردن است. بسیاری از پیامهای رسانهای سعی میکنند تا با این روش، محصول، آرا یا نظریاتی را در ذهن مخاطب جا بیندازند.
مقایسۀ درست و خوب، مقایسه ای است که در آن قیاس شوندگان با همدیگر مشابه باشند و شرایطی یکسان برای مقایسه داشته باشند. مقایسۀ ضعیف و نابرابر به طور حتم نمی تواند چندان اقناع کننده به شمار رود.
بسیار عالی و کامل